نور جهان بیگم |
محقق نفیسه ازهر
شاه جهان در یکی از شهرهای تاریخی شبه قاره هند
یعنی آگره جهت جاوید نگهداشتن خاطره عشقش بنایی ساخت و نامش را تاج محل گذاشت.
تاج محل یکی از بناهای زیبا و با
شکوه تاریخی است که معماری آن از ظرافت خاصی بر خوردار است که توجه بیننده را به
خود جلب میکند. این بنای تاریخی یکی از عجایب هفتگانهء جدید جهان است، که بر بنیاد
عشق و محبت شوهر به همسرش بنا نهاده شده و این بنای تاریخی سمبول عشق شاه جهان و یاد عشق او در خاطره های
مردم است .
اری! عشقی که تاریخ آفرید و معماران و طراحان آنرا
برای مردم جهان طراحی کردند.
پادشاه همسرش را عاشقانه دوست داشت. او برملت
حکومت می کرد و عشق بر قلب او. الهه عشق او حاکم اصلی تاج و تخت در دل و دماغ او بود و او عشقش را با ساختن
بنای زیبا و با عظمت تاج محل جاودانه ساخت.
این بنای تاریخی در انتقال احساس، پیام و اندیشه
شاه جهان به بیننده و فراتر از آن به صیقل دادن و شفاف ساختن روح و اندیشه وی
کارایی لازم را داشته است.
شاه جهان ( شاهزاده خرم) پنجمین امپراتور سلسله گورگانیان
هند بود که در دوران او امپراتوری مغول از نظر رشد فرهنگی به اوج خود رسیده بود.
تاج محل همسر شاه جهان بود، هنگامی که جهان فانی
را در جوانی وداع گفت شاه جهان را به سوگ خویش نشاند و به نوحه و ماتم کشاند، او
خوشبختی های خود را در تبسم همسرش نظاره
میکرد، امپراتور به هرکسی از همسرش می گفت و می گریست.
هرکه عاشق شد جگر خون و پریشان می شود
گر بود شاه جهان با خاک یکسان میشود
شاه جهان آنقدر از مرگ یگانه عزیزش اندوهگین شده بود
که تاج و تخت برایش بی مفهوم شده بود. وی اندوهگین بود و میگریست.شاهجهان برای
جاوید نگهداشتن نام همسرش کاخ مرمرین تاج محل را بنا کرد تا به همه مردم دنیا محبتی
را که به همسرش داشت نشان بدهد.
تاج محل ( بانو بیگم ) دختر برادر نور جهان بیگم
( آصف الدوله ) بود، در مورد نام و نشان بانو بیگم در « تاریخ شعرو سخنوران فارسی
در لاهور» چنین آمده است: « اصل نام او ارجمند بانو بیگم ملقب به ممتاز محل وممتاز
زمان عرف تاج بی بی، ولادت ارجمند بانو بیگم در سنه یک هزار واقع شده و در سنه
یکهزار و بیست و یک ( ۱۰۲۱ هجرى ) با شاهجهان (١) ازدواج كرده است ».
ممتاز محل درسن سی ونه سالگی به تاریخ ۱۷ ذیقعده
(۱۰۴۰ هجری) هنگام وضع حمل چهاردهمین فرزندش در شهر برهانپور لاهور، حالش متغیر شد.
هنگامی که شاه جهان در برهانپور با خان
جهان لودی درگیر جنگ بود، از حال همسرش آگاه شده به شتاب خود را به وی رساند. با رسیدن شاه جهان بر بالین ممتاز محل بیگم آخرین وصیت وی را شنید که به شاه جهان گفت: بعد
از مرگ وی خانم دیگری نگیرد و برایش مقبره یی بنا کند که در تمام جهان بی نظیر
باشد و زیارتگاه خاص و عام بوده و از گزند روزگار در امان بماند.
شاه جهان، از مرگ یگانه عزیزش سخت اندوهگین شد و
عهد نمود آرامگاه زیبای مطابق شأن همسرش بنا کند.
مرگ بانو محل قلب امپراتور را جریحهدار ساخت و
او را در آتش فراق خویش سوزاند. مرگ وی ضربه یی بود به روح و زنده گی شاه جهان.
چون شاه جهان ممتاز محل را بیشتر از جان
دوست میداشت، مرگ او را تا اخر زنده گی سوگ گرفت، از شنیدن موسیقی، پوشیدن لباس مجلل مجلسی ، استفاده از
عطریات، اشتراک در محافل خوشی و شاد خود داری کرد و اگر به جایی یا به محفلی به
اثر ضرورت می رفت از ممتاز محل یاد میکرد و بی اختیار گریه سر میداد شب های جمعه
به مزار وی میرفت و به گدایان خیرات میداد.
ممتاز محل یا بانو محل بیگم که به سرعت محبت و عواطف امپراتور را به خودش جلب کرده
بود. روح و روان وی را افسرد . دوری همسر برای امپراتورعاشق دگر غیر قابل تحمل بود این غم برای وی غم سنگینی
بود ، که حتا « از امور مملکت داری کناره گرفت و قلمرو خویش را بین پسرانش تقسیم کرد».
شاه جهان با آنکه زنان دیگری هم داشت، مگر ممتاز
محل بیگم را نسبت به انها گرامی میداشت زیرا ممتاز بیگم بیشتر از آنها درغم و شادی یار و یاور شاه جهان بود و هم عشق به وطن و مردمش
داشت، به فقرا و نیازمندان توجه خاصی داشت.
بعد از اینکه ممتاز محل وفات کرد نخست جنازه او
را به شکل امانت در ( زین آباد برهانپور) دفن
کردند، و بعد از شش ماه در کنار رود خانه ای وی را به خاک سپردند اول بالای قبر او
گنبدی ساختند و بعد از چندی تابوت او را از برهانپور به شهر آگره انتقال داده و به خاک سپردند. و سپس
آرامگاهی بنام تاج محل به مصرف پنجاه لک کلدار آنزمان ( هر لک هندی برابر با صد
هزار است ) بنا کردند.
ساخت این بنای با شکوه استفاده از بیست هزار
کارگر که بطور متواتر مشغول کار بودند تقریباً بیش از بیست و دو سال طول کشید.
شاه جهان در اعمار این مقبره از ماهر ترین و
برجسته ترین مهندسان و متخصصان معماری
دعوت نمود و گروهی برای طراحی این بنا را تشکیل داد در نهایت آرامگاه ( ممتاز محل ) را در مرکز عمارت جای دادند
و در کنج و کنار این بنای مرمرین منار های زیبا در سه طرف بلندی آن بالکن ها ساختند و در رأس هرمنار
قبه های خوشنمایی را قرار دادند. « اطراف آرامگاه را با سنگهای نازک و مرغوب
تزیین نمودند که نمایندهء شاهکار ظریف فنون هندی می باشد، روی اطراف و اکناف رواق ها
خطوط عربی حک گردیده و تمام جوانب بنا با سنگ های گرانبها و نایاب یمنی، مرجان،
حجرالدم، عقیق سلیمانی و غیره مرصع شده اند.
همین سنگ های متنوع و قشنگ به طرزی باهم ترکیب
داده شده که توجه بیننده را از دور جلب و
به تحسین وامیدارد. دور ازمقبره درجناح راست و چپ این بنا دو عمارت مستقل بنا شده
(۳)یکی از آنها مسجدی است که از زیبایی
خاصی برخودار است.
برای ساخت تاج محل مرمر سفید و سنگهای گرانبها
مانند عقیق عربی یاقوت سریلانکا سنگ لاجورد از افغانستان و سنگهای مختلف قیمتی از
کشورهای مختلف آسیا به کار رفته است
محوطه خارجی این بنا با چمن و گلهای زیبا تزیین شده و در میان محوطه
آن آبنمای طویلی قرار دارد که بر زیبایی این بنا افزوده است.
ویل دوران یکی از مورخان برجستهء تارىخ ، تاج محل
را چنین توصیف میکند: اگر قلعه دهلی و تاج محل را در کنار انگکورو دور قرار دهیم،
به مثابهی آن است که اشعار غنایی زیبا را با نمایشنامه های عمیق بسنجیم، مانند:
پترارک در کنار دانته، کیتس در کنار شکسپیر، سافو در کنار سوفکل. این یک هنر تجلی
بخش زیبا و جانبگیر انسان های خوشبخت است، وآن دیگری تجلی کامل و قدرتمند یک
نژاد.... تاج محل عالیترین بنا ها نیست بلکه از جمله زیبا تربن آنهاست هنگامیکه از
او دور می شویم، جزییات ظریف آن از نظر پنهان می شوند و دیگر شوکتی ندارد فقط منظره
آن به دل می نشیند، تنها اگر از نزدیک به آن نگاه کنند آشکار می شود که کمال ظرافت
او هیچ تناسبی با حجم بنا ندارد . اگر به این نکته توجه کنیم که، درعصر پرشتاب ما،
که این ساختمان های غول پیکر صد طبقه یی در یکی دو سال بر پا میشوند، و بعد در نظر
بگیریم که چگونه بیست و دو هزار مرد در مدت بیست و دو سال برای ساختن این مقبره ی
کوچک که، سی متر ارتفاع دارد، رنج کشیدند، آنگاه کم کم تفاوت میان صنعت و هنر را
حس میکنیم. شاید این اراده یی که در ساختن بنایی چون تاج محل به کار رفت، بزرگتر و
ژرفتر از اراده ی بزرگترین فاتحان بوده باشد." (٤)
بلى شاه جهان برای همسرش (تاج محل) را ساخت و در اندوه هجر او گریست و به قولی که به همسرش
داده بود وفا کرد.
شاه جهان یک مسلمان متدین بود، دوره ای سلطنت وی
یک دوره امنیت و آرامش و طرز حکومتش عادلانه بود، مگر در جوانی از مرگ نابهنگام
همسرش و در پیری از نااهل بودن پسران خویش رنج و اندوه زیادی کشید.
پسرانش اورنگزیب، دارا، شجاع و مراد هر یک برای تصاحب
تاج و تخت هرج و مرج به راه انداخته بودند. شاه جهان در سال ( ۱۶۵۷ م ) سخت بیمار
شد که بعد از آن تا هشت سال دیگر نیز زنده بود و سرانجام در ۲۲ ژانویه ۱۶۶۶ م در سن ۷۴ سالکی وفات نمود و سلطنت وی خاتمه یافت و در کنار مقبره
همسرش ممتاز محل بیگم به خاک سپرده شد.
مأخذ:
۱- لاهوری، دکتر یمین خان،
تاریخ شعر و سخنوران. فارسی در لاهور از ظهور اسلام تا عصر شاه جهان، اکتبر ۱۹۷۱م
ص۱.۳.
۲- مجله بلخ، سال سوم، شماره
۳۰سال ۱۳۳۰
۳- داىره المعارف، آریانا،
جلد چهارم، مطبعهء دولتی، افغانستان سال ۱۳۴۱ ص ۵۷.
۴- ویل دورانت، تاریخ تمدن،
جلد اول، ص ۶۷۸- ۶۸۶